در زبان انگلیسی برای ارزش گذاری چیزهایی که فروشی نیستند از عبارات زیر می توانید استفاده نمایید

 Value

  The value of his house is 5 million dollars
‎ارزش خونش ٥ ميليون دلاره

Worth


 This sculpture is worth 3 million dollars
‎ارزش اين مجسمه سه ميليون دلار است

www.vihadoo.ir

Vahid Hatami

feel on the top of the world

Meaning: to feel extremely happy

معنی : احساس خوشحالی فراوان داشتن

Example: Now, I've passed my driving test, I feel on the top of the world

مثال: اکنون که امتحان رانندگی ام را قبول شدم ، احساس خوشحالی فراوانی دارم

در این مطلب به صحبت در مورد حساب های بانکی در زبان انگلیسی تجاری بازرگانی می پردازیم

Accounts

حساب های بانکی

We are with Bank of America

ما در بانک امریکا حساب داریم

We have a check account

ما یک حساب چک داریم

We have a check book, so we can write checks

ما یک دسته چک داریم، بنابراین می توانیم چک بکشیم

Our customers pays us directly into our accounts

مشتریان ما مستقیما به حسابمان پرداخت می نمایند

Vahid Hatami

English Instructor

در این مطلب به صحبت در مورد بودجه می پردازیم

Budget

بودجه

Finance director

مدیر مالی

We set a budget

ما یک بودجه تعیین میکنیم

Some managers go over budget

بعضی مدیران بیش از بودجه تعیین شده پول خرج میکنند

Some departments are under budget

بعضی از واحد ها کمتر از بودجه تعیین شده پول خرج می نمایند

Sometimes we cut the budget of some departments

بعضی وقت ها ما بودجه بعضی واحد ها را کاهش می دهیم ( پول کمتری برای خرج کردن به انها می دهیم)

We use budget to control the costs

ما بودجه بندی میکنیم تا هزینه ها را کنترل نماییم

Vihado

English Teacher

در این مطلب به صحبت در مورد مراکز مالی می پردازیم

Financial centers

مراکز مالی

financial institutions

موسسات مالی

the City

نام مرکز تجارت  در لندن

Wall Street

نام مرکز تجارت در نیویورک

investor

سرمایه گذار

speculator

سرمایه گذاری که می خواهد  از سرمایه خود در مدت کوتاهی سود ببرد.

brokers , dealers , traders

این افراد معمولا از طرف سرمایه گذار ها خرید و فروش میکنند. البته گاهی برای خودشان یا سازمانی که برای آن کار میکنند نیز این کار را انجام میدهند.

دلال. تاجر.

وحید حاتمی

زبان انگلیسی تجاری

www.vihadoo.ir

لطفا جهت دانلود فایل صوتی این مطلب اینجا کلیک نمایید

در این مطلب به ادامه صحبت در مورد خدمات پشتیبانی می پردازیم

Companies need accountants to prepare accounts

شرکت ها به حسابدار برای انجام امور حسابداری نیاز دارند

They need lawyers

آنها به وکیل نیاز دارند

and they also need logistics services, including transport and shipping

و آنها به خدمات لجیستیک برای جابجایی و باربری نیاز دارند

For fast deliveries, they use couriers

آنها برای تحویل سریع تر از پیک استفاده می نمایند

لطفا جهت دانلود فایل صوتی این مطلب اینجا کلیک نمایید 

Vahid Hatami

English Instructor

vihado.ir

لطفا جهت دانلود فایل صوتی این مطلب اینجا کلیک نمایید

در این مطلب به صحبت در مورد خدمات پشتیبانی می پردازیم

Companies depend on support services

شرکت ها به خدمات پشتیبانی نیاز دارند

They use consultants for management advice,a

آنها از مشاور برای گرفتن راهنمایی در زمینه مدیریت استفاده می نمایند

IT specialists for advice on computers and computing,a

کارشناس آی تی برای گرفتن مشاوره در زمینه کامپیوتر و امور کامپیوتری

Translators to change documents from one language to another

مترجم برای ترجمه اسناد از یک زبان به زبان دیگر

لطفا جهت دانلود فایل صوتی این مطلب اینجا کلیک نمایید

Vahid Hatami

Business English Instructor

vihado.ir

در این مطلب به صحبت در مورد کارکنان و مدیریت می پردازیم

management

مدیریت

emloyees, personnel, staff, workers, workforec

کارکنان

white-collar workers

کارکنان واحد اداری

blue-collar workers

کارگران داخل کارگاه

head office

دفتر مرکزی

headquarters

دفتر مرکزی

technical support

پشتیبانی فنی

labor

نیروی کار

open-plan office

اداره هایی که بدون دیوار و بصورت پارتیشن بندی هستند

وحید حاتمی

زبان انگلیسی تجاری اداری عمومی

www.vihado.ir

لطفا جهت دانلود فایل صوتی این مطلب اینجا کلیک نمایید

در این مطلب به صحبت در مورد خدمات در صنایع مختلف می پردازیم

Tourism

گردشگری

Travel, hotel, etc

مسافرت و هتل داری

Telecommunications

ارتباطات

Companies that provide telephone and Internet services

شرکت هایی که خدمات مخابرات و اینترنت ارایه می دهند

Distribution and retail

توزیع و خرده فروشی

Taking the products to shops, supermarkets, etc. and selling them there

بردن محصولات به مغازه ها و سوپرمارکت ها و فروش آن محصولات

Financial services

خدمات مالی

Banks and other financial institutions

بانک ها و دیگر موسسات مالی

Vahid Hatami

Business English Instructor

www.vihado.ir

در این مطلب به صحبت در مورد هزینه ها می پردازیم

Costs

هزینه ها

Every company has costs

هر شرکتی هزینه هایی دارد

A company that makes products has salary costs

هر شرکتی که محصولی تولید میکند هزینه مربوط به حقوق کارمندان را می پردازد

equipment costs

هزینه خرید ماشین الات

raw material costs

هزینه های مربوط به مواد اولیه

finance costs

هزینه های مالی مربوط به وام و سود بانکی

advertising costs

هزینه های مربوط به تبلیغات

Costs in Vihado Company are high

هزینه های شرکت ویحادو بالا هستند

Costs in her company are low

هزینه های شرکت او پایین هستند

وحید حاتمی

استاد زبان انگلیسی تجاری و عمومی

در این مطلب قصد داریم به صحبت در مورد فروش محصولات و خدمات بپردازیم

Companies sell products or services to other companies and to people

شرکت ها محصولات و خدمات شان را به شرکت های دیگر یا مردم می فروشند

They sell at a particular price

انها به یک قیمت مشخص عمل فروش را انجام می دهند

Apple sells computers

اپل کامپیوتر می فروشد

Vahid Hatami

Business English

در این مطلب به صحبت در مورد پرسیدن قیمت به سه روش مختلف می پردازیم

How much is the red one? a

The red one is 17000 dollars

What's the price of this model? a

The price of this model is 17000 dollars

How much does the BMW cost? a

The BMW costs 17000 dollars

در این مطلب به صحبت در مورد وقت آزاد و فعالیت های تفریحی می پردازیم

What do you do in your spare time

در اوقات فراغت چه فعالیتی انجام میدهی؟

I'm interested in music, so I go to a concert once a week

من به موسیقی علاقه دارم ، بنابراین هفته ای یک بار به کنسرت می روم

How do you relax

چطور ریلکس میکنی؟

I go swimming at the pool near my office

من در استخر نزدیک دفترم شنا می کنم

Relaxtion is very important

ریلکس کردن خیلی مهم است

آدرس کانال تلگرام : https://telegram.me/vihado

www.vihado.ir

Vahid Hatami

در ادامه مطلب قبل به ارایه دیگر اصطلاحات مربوط به مدیریت پروژه می پردازیم

This project is going to take six month

این پروژه شش ماه زمان نیاز دارد

on schedule

در زمان برنامه ریزی شده

The deadline is December

تاریخ اتمام در دسامبر می باشد

ahead of schedule

پیش از زمان برنامه ریزی شده

We don't want to get behind schedule

ما نمی خواهیم از زمان برنامه ریزی شده عقب بمانیم

آدرس کانال تلگرام : https://telegram.me/vihado

www.vihado.ir

Vahid Hatami

در این مطلب به صحبت درباره مدیریت پروژه و اصطلاحات مقدماتی آن می پردازیم

Project: a carefully planned piece of work

پروژه: کاری که با دقت فراوان برنامه ریزی می شود

Project manager

مدیر پروژه

You must finish ontime

شما باید در موعد مقرر کار را تمام نمایید

Any delay would be bad

هر تاخیری بد است

Every project has different stages

هر پروژه ای مراحل متفاوتی دارد

Project must not take longer than expected

پروژه ها نباید بیشتر از زمان مورد انتظار طول بکشند

آدرس کانال تلگرام : https://telegram.me/vihado

در این مطلب به ادامه صحبت در مورد انواع آموزش می پردازیم

When there are people together in a room with a trainer, the training is face-to-face

وقتی که افرادی در یک اتاق به همراه یک استاد حضور دارند ، این نوع آموزش حضوری است

But you can do more courses at a distance

اما شما می توانید دوره های زیادی را از راه دور شرکت نمایید

You can get a degree with distance learning by studying online

شما می توانید بصورت انلاین درس بخوانید و از طریق آموزش راه دور مدرک بگیرید

آدرس کانال تلگرام : https://telegram.me/vihado

www.vihado.ir

Vahid Hatami

در این مطلب به معرفی دو اصطلاح که در تجارت جهت عنوان کردن بازاری که قیمت ها در آن رو به افزایش و یا کاهش می باشد خواهیم پرداخت

Bull market

rising level of prices

زمانیکه قیمت ها رو به افزایش است

Bear market

falling level of prices

زمانیکه قیمت ها رو به کاهش است

آدرس کانال تلگرام : https://telegram.me/vihado

Nothing on earth

Meaning: Nothing at all

معنی: هیچ چیزی ابدا

Example: Nothing on earth would have persuaded me to go

مثال: ابدا هیچ چیزی نمی توانست من را ترغیب کند که بروم